بالاخره رفتم زیارت دکتر و خدا خدا میکردم دکترش خانم باشه،مردا حوصله ندارن چشم بسته یه چی تجویز میکنن اخرشم شانسی یا خوب میشی یا مجبوری دوباره بری دکتر،نوبترو گرفتم رفتم داخل از شانس ما یه پیرمرد نشسته بود،خلاصه کلی تحویل گرفت و اخر سر یه دوتا امپول نوشت دوتا امپولارو زدم و سه تا قرص هم خوردم،احتمالا تا فردا شب گیج و منگ باشم،خدا بدادم برسهنوشته شده توسط l3al3ak | لینک ثابت | ,سرویس ...ادامه مطلب